نجیب الله آگاه

هراس سپيدار

تبربه دستِ تبردارهمچنان برجاست

هراسِ تلخِ سپيدارهمچنان برجاست

سکوت درنفسِ صبح همچنان جاري

به چهرِآينه زنگارهمچنان برجاست

سپيده راخبري نيست تاهنوز،مگر

غمِ سياه شبِ تارهمچنان برجاست

هجوم يادعزيزان وخاطره هايي،

به تيربستن ورگبارهمچنان برجاست

غبارِمرکبِ چنگيزيان بخفت،ولي

سپاه وسلطه ی تاتارهمچنان برجاست

سخن زتوطئه، گرنيست آشکار،اما

هزارتوطئه سالارهمچنان برجاست

دروغ،دلهره،طاغوت،خدعه ونيرنگ

هنوزمانعِ بسيارهمچنان برجاست

برزخ

توازکدام تباری ای آسمان کردار؟

که درتمامت من ریشه کرده ای بسیار

توازقبیله ی سبزبهاروامامن،

زنسل سوخته درخون وآتش ورگبار

توازطوایف آب ودرخت وزیبایی

من ازسلاله ی درد وسکوت ناهنجار

***

شبی تنیده به حجم نمانده ی قفس ام

غمی کشیده به شش سوی قامت ام دیوار

هزاردلهره درمن هنوزپابرجای

هزارزمزمه ازمن گریخته هربار

من ودوراهه ی هستی:« نبودن وبودن؟»

میان برزخ«تردید» و«باور»م انگار!

وبلاگ: من به اضافهء خودم

~ توسط Zia Afzali Aatash در آوریل 9, 2008.

یک پاسخ to “نجیب الله آگاه”

  1. very nice , masha allah

بیان دیدگاه